شهریار تبریز/بیژن آقابیگی: انتخاب تبریز به عنوان پایتخت زیستمحیطی آسیا در سال ۲۰۲۵، نه یک شانس، بلکه ثمره اقدامات جسورانه و برنامهریزیشده چهار سال اخیر مدیریت شهری در راستای تحول زیرساختها و اصلاح حکمرانی محیط زیستی است. اقداماتی نظیر: فسخ قراردادهای ناکارآمد پسماند، بازسازی کارخانه بازیافت، توسعه ۶۰۰ هکتاری فضای سبز و احیای باغشهر تبریز. در این گزارش جامع و تحلیلی، با تکیه بر یافتههای مقاله علمی «مدیریت هوشمند محیطزیست شهری با رویکرد دادهمحور»، به بررسی چگونگی شکلگیری الگوی «شهر سبز و هوشمند تبریز» میپردازیم؛ الگویی که میتواند نهتنها آینده مدیریت شهری تبریز، بلکه یک الگوی نوینی برای شهرهای آسیایی باشد که با چالشهای مشابه محیط زیستی دست و پنجه نرم میکنند.
۱- فرصت طلایی: تبریز در کانون توجه محیط زیست آسیا
تبریز، این کهنشهر تاریخ و مهد تمدن آذربایجان، امروز با افتخار و با مسئولیتی جهانی، تاج پایتخت محیط زیست کشورهای آسیایی در سال ۲۰۲۵ را بر سر نهاده است. این انتخاب، که فراتر از یک عنوان تشریفاتی، حکم یک دعوت جهانی برای تغییرِ بنیادین و آغاز یک جهش سبزِ دادهمحور را دارد، به شکلی سرنوشتساز با میزبانی نخستین کنگره بینالمللی «شهر سبز، دانشگاه سبز» در آذرماه پیوند خورده است.
این همافزایی بینظیر، یک سند چشمانداز علمی و اجرایی قاطع برای تحول زیستمحیطی ارایه میدهد و مخاطب را به کشف جزییات این نقشه راهِ تاریخی که تبریز را از یک شهر با چالشهای قدیمی، به طلایهدارِ آینده سبز آسیا بدل خواهد کرد، وامیدارد.
سند علمی تحول: نقشهراهی دادهمحور
مدیریت شهری تبریز با برگزاری نخستین کنگره بینالمللی زیستمحیطی «شهر سبز، دانشگاه سبز» در آذر ماه ۱۴۰۴، خود را در آستانه یک تحول شگرف قرار داده است. در این راستا و با هدف تبدیل این رویداد به یک دستاورد پایدار، مدیریت شهری در حال ترسیم یک نقشهراه دقیق و دادهمحور است تا مدیریت هوشمند محیطزیست شهری با رویکرد دادهمحور را به عنوان الگویی عملی برای تحقق کامل «شهر سبز تبریز در افق۱۴۱۰» قرار دهد. این برنامه، دیگر نه یک آرزوی خام، بلکه یک سند علمی-کاربردی است که با گره زدن احساس غرور ملی به دانش روز، رویاهای توسعه پایدار را به برنامههای اجرایی هدفمند تبدیل میکند.
صاحبنظران برجسته حوزه شهرسازی و توسعه پایدار، بر این باورند که عنوان “پایتختی محیط زیست” یک فرصت نقد و بیبدیل است. از نگاه آنان، کلید بهرهبرداری کامل از این فرصت، نه در اقدامات صرفاً فیزیکی یا ساختوسازهای مرسوم، بلکه در استفاده هوشمندانه از دادهها برای بهینهسازی دقیق منابع محدود نهفته است. این دیدگاه، یعنی ضرورت «پرش فنی از مدیریت سنتی به حکمرانی دادهمحور» دقیقاً همان مسیری است که اساس راهبرد تحول شهر تبریز در سال ۲۰۲۵ را تشکیل میدهد و این رویکرد، گامی بلند برای اثبات این حقیقت است که تبریز شایسته این عنوان بینالمللی بوده و قصد دارد آن را به یک واقعیت پایدار تبدیل سازد.
رویکرد راهبردی مدیریت شهری تبریز: پرش فنی از مدیریت سنتی به حکمرانی دادهمحور
مدیریت شهری تبریز در سالهای اخیر، با تکیه بر اسناد علمی و برنامهریزیهای استراتژیک، یک مسیر تحولی قطعی را برای تحقق « شهر سبز در افق ۱۴۱۰» آغاز کرده است. هسته اصلی این تحول، تجسم عملی همان پرش فنی از مدیریت سنتی به حکمرانی دادهمحور است.
اصول محوری این راهبرد بر اساس مدل سهگانه “فناوری، تحلیل داده و حکمرانی سبز” بنا شده است.
رویکرد مدیریت شهری بر این اساس، یک مدل هوشمند و دادهمحور را برای مدیریت تمام ابعاد محیط زیست شهری پیادهسازی میکند. این مدل جامع، که با روشهای کاربردی و بر پایه دادههای واقعی ایستگاههای پایش و مصاحبه با خبرگان تدوین شده، سیستم مدیریتی شهر را به سه سطح یکپارچه تقسیم میکند که مدیریت شهری در حال حاضر اجرای آنها را در اولویت قرار داده است:
زیرساخت داده و فناوری (حسگرها و گوشهای شهر): توسعه شبکه حسگرها و سامانههای هوشمند شهری برای جمعآوری دادههای بلادرنگ (Real-time)، که مدیریت شهری با راهاندازی اپلیکیشنهای هوشمند پسماند و تمرکز بر زیرساختهای فناوری، گامهای اولیه آن را برداشته است.
تحلیل هوش مصنوعی (مغز متفکر پیشبینانه شهر): استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای تبدیل دادههای خام به دانش و پیشبینی بهموقع بحرانهای زیستمحیطی، بهجای واکنش دیرهنگام.
حکمرانی و مشارکت شهروندان (روح اجتماعی شهر): تبدیل نتایج تحلیلها به سیاستهای شفاف و بستر مشارکت فعال و دیجیتال شهروندان در تصمیمگیریها.
مدیریت شهری تبریز با اقدامات قاطعانهای چون اصلاح قراردادهای مشارکتی در حوزه پسماند، توسعه۶۰۰ هکتاری فضای سبز و راهاندازی سامانههای هوشمند، عملاً گامهای اولیه این پرش بزرگ را برداشته و این رویکرد دادهمحور را عملیاتی ساخته است. در نهایت، با بهرهگیری از داشبورد محیط زیست هوشمند، این مدل نه تنها قابلیت جهشی در کاهش آلودگی، بهینهسازی منابع و ارتقای چشمگیر کیفیت زندگی را فراهم میکند، بلکه به عنوان یک الگوی بومی و موفق، سندی محکم برای اثبات شایستگی تبریز برای عنوان بینالمللی پایتختی محیط زیست آسیا است.
۲ – از میراث پاکی تا تحول شجاعانه در مدیریت شهری
تبریز، در طول تاریخ، شهرت خود را مدیون پاکیزگی، نظم شهری و موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد خود بوده است. اما در سالهای گذشته، فشارهای ناشی از صنعتیشدن و توسعه شتابان، باعث انباشت چالشهایی شد که عمدتاً ریشه در مدیریتهای سنتی و قراردادهای ناکارآمد دورههای قبل داشت. آلودگی هوا ناشی از ناوگان فرسوده، بحران منابع مانند ورشکستگی آبی، و ضعف در زیرساختهای پسماند، میراثی سنگین برای مدیریت فعلی بود. این میراث، ضرورت گذار از مدیریت واکنشی (Reactive) به مدیریت فعال و پیشبینانه (Predictive) را بیش از پیش نمایان ساخت.
مدیریت بحران با ارادهای تحولآفرین
مدیریت شهری کنونی تبریز در چهار سال اخیر، با درک عمق چالشها و اهمیت عنوان پایتخت محیط زیست آسیا، تصمیمات شجاعانهای اتخاذ کرده که نقطه عطفی در مدیریت محیط زیست شهری به شمار میرود. این اقدامات، نه صرفاً طرحهای ویترینی، بلکه اصلاحات ساختاری درونی برای زدودن ضعفهای گذشته بوده است:
۱ – انقلاب در مدیریت پسماند: پایان دادن به ناکارآمدیها
بزرگترین چالش زیستمحیطی تبریز، به دلیل عقد قراردادهای مشارکتی ناکارآمد در دورههای قبل، در حوزه مدیریت پسماند بود. این قراردادها نهتنها هدفمند نبودند، بلکه به دلیل عدم تعهد طرفین، آسیبهای جدی به محیط زیست شهری وارد میکردند.
فسخ قراردادهای ناکارآمد: مدیریت شهری با هدف جلوگیری از آسیبهای بیشتر و اعمال کنترل مستقیم بر فرآیندها، اقدام به فسخ دو قرارداد مشارکتی ناکارآمد در زمینه مدیریت پسماند در دو سال اخیر کرد. این اقدام قاطع، مسیر را برای اجرای پروژههای زیربنایی با کنترل کیفی مستقیم شهرداری هموار کرد و از ادامه هدررفت سرمایه و تخریب محیط زیست جلوگیری نمود.
احیای زیرساخت بازیافت و تولید کمپوست: به موازات این اقدام اصلاحی، کارخانه بازیافت زباله و تولید کود کمپوست با هدف کاهش شدید میزان زبالههای دفنی، بازسازی و راهاندازی مجدد شد تا فرآیند بازیافت با حداکثر ظرفیت و استاندارد، سرعت گیرد.
تثبیت بهداشت دفن: برای مدیریت پایدار باقیمانده پسماندها، سلولهای شماره ۲ و ۳ مرکز دفن مهندسیبهداشتی پسماندهای شهری راهاندازی شدند. این سلولها با رعایت دقیق استانداردهای جهانی، گامی بلند در جهت تثبیت استانداردهای زیستمحیطی در این کلانشهر محسوب میشوند.
۲ – توسعه فضای سبز: احیای هویت باغشهری
در پاسخ به چالشهای زیستمحیطی و نیاز به افزایش ریههای تنفسی شهر، مدیریت شهری یک برنامه بلندپروازانه برای توسعه فضاهای سبز آغاز کرد که شامل جهش فضای سبز شهری و احیای باغشهر تبریز میشود.
جهش در فضای سبز: در یک اقدام بیسابقه، مدیریت شهری موفق به توسعه ۶۰۰ هکتاری فضای سبز شهری شد که گامی بلند در جهت افزایش سرانه فضای سبز، افزایش تابآوری محیطی و ارتقاء کیفیت هوا محسوب میشود.
احیای باغشهر تبریز: همزمان، تلاشها برای احیای هویت باغشهری تبریز با تمرکز بر حفظ و تملک باغات میوه باقیمانده در داخل شهر و جلوگیری از تغییر کاربری آنها به صورت جدی ادامه یافت. این سیاست، فراتر از توسعه کمی، بر حفظ میراث زیستمحیطی و کیفیت اکولوژیک شهر تمرکز دارد.
۳ – گامهای اولیه هوشمندسازی: مشارکت دیجیتال
در راستای اجرای مدل حکمرانی دادهمحور که در مقاله اینجانب به آن تأکید شده، گامهای اولیه برای هوشمندسازی خدمات محیط زیستی برداشته شد:
مشارکت هوشمند در کاهش پسماند: با هدف کاهش حجم پسماندهای شهری از مبدأ و تقویت مشارکت شهروندان، اپلیکیشنهای دریافت پسماندهای خشک شهروندان راهاندازی شد. این فناوری نوین، علاوه بر تسهیل بازیافت، اولین گامها برای تبدیل شهروندان به «حسگرهای اجتماعی» و جمعآوری دادههای رفتاری در حوزه پسماند را فراهم کرد.
این اقدامات، سندی غیرقابل انکار از اراده مدیریت شهری فعلی برای اصلاح ساختارهای ناکارآمد گذشته و حرکت به سمت حکمرانی پیشبینانه و فعال در حوزه محیط زیست است. این جهش، تبریز را از یک شهر با چالشهای قدیمی به یک الگوی حکمرانی نوین محیط زیستی در سطح قاره آسیا ارتقا خواهد داد.
۳ – سه ستون پایداری: اجرای نقشه راه علمی تا افق ۱۴۱۰
مدیریت شهری تبریز، با درک و پذیرش کامل مدلهای علمی، اقدامات موفق اخیر خود را نه یک پایان، بلکه آغازی برای اجرای یک نقشهراه جامع و سهبعدی میداند. تحلیلهای صورت گرفته در مقاله اینجانب نشان میدهد که مهمترین عامل برای تحقق پایدار «تبریز سبز»، پیوند هوشمندانه سه عامل اصلی و اجتنابناپذیر است: فناوری (Technology)، تحلیل داده (Data Analytics) و حکمرانی سبز (Green Governance). این مدل، در حقیقت الگویی است که شهر را از یک سیستم واکنشی به یک موجودیت هوشمند و خودتنظیمگر تبدیل میکند. مدیریت شهری در عمل، با برنامهریزیهای دقیق، در حال پیادهسازی گام به گام این مدل علمی سهسطحی است:
ستون اول: زیرساخت داده و فناوری (حسگرها، گوشهای شهر)
در این سطح، هدف ایجاد یک پایه محکم و فراگیر برای پایش لحظهای (Real-time) محیط زیست است. این زیرساخت، شهر را به یک سیستم عصبی هوشمند تبدیل میکند که میتواند به سرعت اطلاعات را دریافت و ارسال نماید:
شبکه حسگرهای فراگیر (IoT) : برنامهریزی برای استقرار شبکه گسترده حسگرها برای جمعآوری دادههای بلادرنگ از کیفیت هوا (به ویژه آلایندههای اصلی)، وضعیت ترافیک و مدیریت هوشمند زباله اکنون در حال اجراست. موفقیت در راهاندازی اپلیکیشنهای پسماند خشک، شاهدی قاطع بر توانایی شهرداری در استفاده از فناوری برای جمعآوری دادههای محیط زیستی و تسهیل تعامل شهروندی است. این شبکهها، نه صرفاً ابزار، بلکه چشمان دقیق و گوشهای شنوای مدیریت شهری هستند.
انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساخت پاک: تأکید بر استفاده از فناوریهای انرژی پاک و توسعه زیرساخت حملونقل عمومی پاک و برقی، یکی از محورهای سیاستهای فعلی شهرداری برای کاهش ردپای کربن و ایجاد زیرساختهای سبز است. این اقدامات، زیرساخت فیزیکی شهر را با هویت سبز آن همسو میسازد.
ستون دوم: تحلیل و هوش مصنوعی (مغز متفکر شهر)
این ستون، به منزله قلب تپنده حکمرانی دادهمحور است؛ جایی که میلیاردها داده خام، از طریق پردازش پیشرفته، به دانش راهبردی تبدیل میشوند:
مدلسازی پیشبینانه (Predictive Modeling) : پروژه ایجاد سامانههای تحلیل پیشبینانه و هوش مصنوعی برای تبدیل دادههای محیط زیستی به دانش عمیق، در دستور کار مدیریت شهری است. هدف این است که به جای واکنش دیرهنگام و پُرهزینه به بحران، الگوهای آلودگی، کمبود منابع آبی یا نیازهای نگهداری فضای سبز، پیشبینی شوند. این سیستم، شهر را از مدیریت بحران به مدیریت بهینهسازی منابع و پیشگیری فعال ارتقا میدهد.
خروجی: «داشبورد محیط زیست هوشمند : هدف نهایی این تلاشها، ایجاد یک داشبورد مدیریتی جامع و متمرکز است که به مثابه اتاق فرمان سبز شهر، مدیران ارشد را بر اساس شواهد دقیق و لحظهای در جریان وضعیت محیط زیست قرار دهد. این ابزار امکان اتخاذ تصمیمات راهبردی، سریع و مبتنی بر دادههای علمی را فراهم میسازد و ضامن شفافیت در عملکرد است.
ستون سوم: حکمرانی و مشارکت شهروندان (روح تبریز سبز)
هیچ مدل هوشمندی بدون پذیرش، مشارکت فعال و احساس مالکیت شهروندان موفق نخواهد بود. این ستون، تضمینکننده پایداری اجتماعی و عدالت محیط زیستی است:
سیاستگذاری مبتنی بر داده و مشوقها: اقدامات اخیر شهرداری در ارائه تعرفههای تشویقی برای ساختمانهایی که اصول زیستمحیطی را رعایت میکنند (مانند ساختمانهای سبز)، نمونهای عملی از تبدیل دادهها به سیاستهای حکمرانی سبز است. این رویکرد، انگیزههای اقتصادی را برای ترغیب به رفتار پایدار ایجاد میکند و به سیاستگذاری علمی و منصفانه متکی است.
مشارکت دیجیتال : (Citizen Engagement) موفقیت اپلیکیشنهای پسماند خشک نشان داد که شهروندان تبریزی مشتاق استفاده از بسترهای دیجیتال برای عمل به عنوان “حسگرهای اجتماعی” هستند. توسعه این بسترها، مشارکت فعال مردم در جمعآوری داده و نظارت بر محیط زیست شهری را تضمین میکند و روح تبریز سبز را در کالبد شهر میدمد. این مشارکت هوشمند، ضامن بقا و تکامل مدل در برابر تغییرات احتمالی آتی است.
۴ – چشمانداز: از پایتخت آسیا تا الگوی جهانی
تحقق کامل مدل “شهر سبز هوشمند” که در تحلیلهای این گزارش بدآن پرداخته شده، دیگر صرفاً محدود به بهبود وضعیت داخلی تبریز نیست؛ بلکه نویدبخش یک جهش عمیق، پایدار و تمدنساز در تمام شاخصهای زیستمحیطی و کیفیت زندگی است. این مدل، میراثی است که تبریز برای قرن جدید آماده میکند.
دستاوردها: منافع مستقیم برای شهروندان و پایداری سیستم
پیادهسازی موفقیتآمیز سه ستون پایداری (فناوری، تحلیل داده، حکمرانی) که مدیریت شهری فعلی تبریز مسیر آن را آغاز کرده، منجر به دستاوردهای ملموسی خواهد شد که زندگی روزمره شهروندان را متحول میکند:
کاهش آلودگی و بهبود سلامت از طریق پیشبینی: استفاده از سامانههای هوشمند IoT و AI برای پایش لحظهای آلایندهها و مدیریت پیشبینانه ترافیک، به مدیران اجازه میدهد تا به طور اضطراری و موضعی، از عوامل آلاینده (مانند مازوتسوزی در نیروگاهها یا تراکم شدید ترافیک) جلوگیری کنند. این رویکرد، که در شهرهایی نظیر سنگاپور موفقیتآمیز بوده، منجر به کاهش محسوس آلودگی هوا و در نتیجه، ارتقاء سلامت تنفسی شهروندان و کاهش هزینههای سلامت عمومی خواهد شد.
بهینهسازی منابع و افزایش تابآوری: بهرهگیری از هوش مصنوعی در شبکههای آب و انرژی، منجر به شناسایی سریع نشتها و کاهش شدید هدررفت منابع میشود. این سیستمها میتوانند مصرف انرژی و آبرسانی را به صورت هوشمند و هدفمند تنظیم کنند و در برابر تهدید حیاتی ورشکستگی آبی در منطقه، پایداری شهر را افزایش دهند. این مدیریت هوشمند، کلید عبور از چالشهای اقلیمی منطقهای است.
افزایش سرانه فضای سبز با کیفیت: توسعه ۶۰۰ هکتاری فضای سبز شهری که با عزم مدیریت فعلی محقق شده، اکنون با دادههای ماهوارهای و پهپادها برای نظارت بر سلامت پوشش گیاهی و مدیریت هوشمند آبیاری تلفیق میشود. این امر تضمین میکند که توسعه فضای سبز، صرفاً کمی نباشد، بلکه شاهد توسعه هدفمند، کیفی و پایدار فضای سبز شهری باشیم.
وعده بزرگ: الگوی بومی برای آسیا؛ جهش سبز دادهمحور
فراتر از منافع داخلی، این گزارش و مدل علمی آن، یک وعده بزرگ و ملی را مطرح میکنند: مدل طراحیشده برای تبریز، یک «الگوی بومی و قابل تعمیم» است.
دکتر کارلوس موریرا، مشاور توسعه شهری در سازمان ملل، بر این نکته تأکید دارد: “آینده شهرهای هوشمند آسیا، در تقلید از دره سیلیکون نیست، بلکه در تطبیق هوشمندانه فناوری با چالشهای بومی است؛ چالشهایی نظیر مدیریت آب در مناطق خشک.”
مدل تبریز دقیقاً با در نظر گرفتن چالشهای خاص شهرهای ایران (مانند مسئله حاد آب، آلودگیهای محیطی و مدیریت پسماند) توسعه یافته و از این رو، قابلیت تبدیل شدن به یک برند علمی-اجرایی ایرانی و یک مرجع راهبردی در منطقه را داراست. در سال ۲۰۲۵، که چشمان اتحادیه شهرداران آسیایی و کشورهای منطقه به تبریز دوخته شده است، اولین کنگره بینالمللی «شهر سبز، دانشگاه سبز» سکویی جهانی برای پرتاب این الگوی نوآورانه به سایر کلانشهرهای آسیا خواهد بود.
لحظه تصمیم: تبریز، طلایهدار واقعی آسیا
تبریز، کهنشهر تاریخی و میراثساز، با درایتی که در اصلاح قاطع مسیرهای گذشته (فسخ قراردادهای ناکارآمد) و تمرکز تحولآفرین بر توسعه زیرساخت هوشمند نشان داد، لحظه انتخاب بزرگ خود را با اقتدار پشت سر گذاشته است.
این کهنشهر دیگر در دوراهی تردیدآمیز “نماد بودن یا طلایهدار بودن” قرار ندارد؛ بلکه با حمایت قاطع مدیریت شهری، تزریق دانش دانشگاهی و عزم راسخ شهروندان، رسماً و عملاً در حال تبدیل شدن به طلایهدار واقعی شهر هوشمند و سبز در قاره آسیا است.
این نه صرفاً یک دستاورد داخلی، بلکه یک ندای امید حماسی و راهبردی برای هزاران شهر آسیایی است که درگیر بحرانهای زیستمحیطی آب، آلودگی و مدیریت پسماند هستند. تبریز، با عرضه مدل بومی و علمی خود تحت عنوان «جهش سبز دادهمحور»، نقش تاریخی خود را این بار در قامت نجاتبخش اکولوژیک ایفا میکند. این شهر، الگویی جهانی را بنا نهاده که اثبات میکند، فرهنگ غنی و تاریخ باستانی، در پیوند با دانش روز، میتواند کلیدی برای برونرفت از چالشهای قرن بیست و یکم باشد.
این، اوج تعهد و ایمانی است که از قلب دانشگاه تبریز برخاسته و با برنامهریزیهای قاطع و پیگیر مدیریت شهری، اکنون در تار و پود زندگی شهری جاری شده است. تبریز، تاریخ خود را با یک فصل سبز و هوشمند، مقتدرانه بازنویسی میکند و به تمام آسیا ثابت مینماید که آغاز یک جهش سبزِ دادهمحور و پایدار، تنها راه نجات و بهترین میراث برای نسلهای آینده است.








(1)
(1)
(1)
(1)
(1)
(1)
(1)