شهریار تبریز/حسین اقبالی: شهر تبریز، نهتنها یک کانون صنعتی، سیاسی و مذهبی تاریخی است، بلکه یکی از مهمترین گرههای تاریخی فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی بهشمار میآید. تبریز در بستر تاریخ، مهد شکلگیری و اوجگیری مکاتبی هنری بوده که نهتنها در داخل ایران، بلکه در جغرافیای تمدنی جهان اسلام نیز اثرگذار بودهاند.
امروز، در شرایطی که بسیاری از شهرها با دستاویز قرار دادن کوچکترین ویژگیهای تاریخی یا هنری خود، اقدام به ساخت یک برند شهری میکنند، تبریز با این پشتوانه سنگین از مکاتب هنری اصیل، هنوز آنگونه که باید، این گنجینه را در منظومهی برند خود بازنمایی نکرده است.
■مکاتب هنری تبریز؛ زبان خاموشی که باید دوباره شنیده شود
از مکتب نگارگری تبریز که در قرنهای هشتم تا دهم هجری خورشیدی، جلوهای بیبدیل از پیوند عرفان، رنگ و روایت را به تصویر کشید، تا مکتب خوشنویسی تبریز که با ظهور اساتیدی چون میرزا محمد تبریزی، در کنار سایر بزرگان خط، مسیر تحول بصری نوشتار فارسی را هموار کرد، همه و همه گویای خلاقیت، پیشتازی و فرهیختگی هنرمندان این خطهاند.
همچنین نقش تبریز در کتابآرایی، چاپ سنگی، نگهداری از نسخ نفیس و تربیت استادان مکتبساز در دورههای ایلخانی، صفوی، قاجار و حتی پهلوی، بخشی از شناسنامه فرهنگی تبریز را تشکیل میدهد که متأسفانه هنوز در ذهن عموم مردم ایران و جهان آنطور که باید جای نگرفته است.
■ برندسازی شهری با تکیه بر مکاتب هنری؛ ضرورتی استراتژیک
امروزه برندسازی شهری، دیگر صرفاً یک اقدام تبلیغاتی نیست؛ بلکه یک استراتژی هوشمندانه توسعه فرهنگی، اقتصادی و هویتی شهرهاست. برندسازی موفق، حس تعلق را در ساکنان شهر افزایش میدهد، سرمایهگذار را به اطمینان و آرامش میرساند و گردشگر را به وجد میآورد.
در چنین شرایطی، تبریز با ظرفیتهای منحصربهفرد خود، میتواند از طریق بازتعریف مکاتب هنریاش:
۱. یک تصویر هویتی منحصربهفرد از خود خلق کند که همزمان تاریخی، فرهنگی، بومی و بینالمللی باشد.
۲. زبان گفتوگوی فرهنگی با جهان را از موضع صاحبهویت و تمدن پیش ببرد؛ نه صرفاً از موضع مصرفکننده فرهنگی.
۳. محور گردشگری فرهنگی و هنری ایران در شمالغرب کشور شود.
۴. و از همه مهمتر، احساس تعلق نسل جوان را به گذشته و شهر خود تقویت کند.
■ اقدامات پیشنهادی برای تحقق این رویکرد:
برای بهرهبرداری واقعی از این سرمایههای معنوی، شهرداری تبریز، نهادهای فرهنگی استان، وزارت میراث فرهنگی و حتی بخش خصوصی باید در قالب یک ائتلاف فرهنگی پایدار، مجموعهای از اقدامات راهبردی را پیش ببرند:
طراحی برند فرهنگی-هنری تبریز با محوریت مکاتب هنری و یا یک هویت شاخص فرهنگی و تولید نشانهای بصری، نشانههای تبلیغاتی و محتواهای چندرسانهای بر اساس آن.
تأسیس موزه مکاتب هنری تبریز در قلب بافت تاریخی شهر، با محوریت آثار بازسازیشده و مستند تاریخی.
ایجاد شهر خلاق هنرهای سنتی و اسلامی با زیرساختهای مدرن برای آموزش، نمایش، تولید و صادرات صنایع فرهنگی بومی.
رویدادهای دائمی و فصلی مانند جشنواره نگارگری تبریز، جایزه بزرگ خوشنویسی جهان اسلام، و هفتهی هنر مکتب تبریز.
تولید و حمایت از محتواهای دیجیتال، مستند، سریالهای هنری و پویانمایی برای روایت این پیشینه در رسانهها و فضای مجازی.
■ تبریز؛ الگوی برندسازی فرهنگی ایرانزمین
اگر بخواهیم از تبریز در آینده بهعنوان یک شهر الگوی فرهنگی یاد شود، این امر تنها با توسعه فیزیکی یا برگزاری رویدادهای مقطعی محقق نمیشود. آنچه تبریز را متمایز میکند، شخصیت فرهنگی تاریخی و مکاتب فکری و هنری آن است. برندسازی با تکیه بر این عناصر، در واقع، سرمایهگذاری بر روی ریشههاست.
در دنیای امروز، جایی که شهرها در رقابت تنگاتنگ هویتی قرار دارند، تبریز میتواند خود را بهعنوان یک برند فرهنگی جهانی مطرح کند. کافیست گذشته درخشانش را با زبان امروز بازگو کند.
(1)
(1)
(1)
(1)
(1)
(1)
(1)